قید های ربطی و کاربرد آنها /CONJUNCTIVE AVERBS
تاریخ انتشار:۱۳۹۹-۱۱-۲۱فهرست مطالب:
- قید های ربطی نشان دهنده تضاد
- قیود ربطی بیان کننده اطلاعات بیشتر
- قید های ربطی بیان کننده علت یا نتیجه
- قید های ربطی بیان کننده شرط
- قید های ربطی بیان کننده توالی زمانی
- جایگاه و نقطه گذاری قیود شرطی
قید های ربطی نشان دهنده ی تضاد / Conjunctive adverbs of contrast
A. Men get sick less than in the past; however, the number of women who get sick is increasing.
(مردان، نسبت به گذشته کمتر دچار بیماری میشوند. با این وجود/به هرحال/در حالی که، آمار زنانی که دچار بیماری میشوند در حال افزایش است)
B. Everyone knows that fast foods are a totally unhealthy for human’s body; nevertheless/however/still many people like eating them.
(همه به ناسالم بودن فست فود ها آگاه هستند. با این وجود/با این حال/اما هنوز،مردم، علاقه زیادی به خوردن آنها دارند)
C. My stepmother doesn’t treat me bad; on the contrary, she is so kind
(نامادری من با من رفتار بدی ندارد. کاملا برعکس، او بسیار مهربان است)
- قید های ربطی، جمله واره های کامل یا مستقل (independent clause) را به هم متصل میکنند و در واقع یک رابطه منطقی بین مفاهیم ایجاد میکنند. به یاد داشته باشید که از قید های ربطی نمیتوان در پیوند دادن واژه های منفرد، عبارت ها و جمله های ناقص (dependent clause) استفاده کرد.
- در برخی موارد، however, nevertheless و still بجای یکدیگر بکار میروند. هر کدام آنها به این معنی هستند که جمله دوم منظره غیر منتظره ای را نشان خواند داد یا اینکه به جمله قبلی در حالت تضاد قرار دارد. (جمله B)
- عبارت on the contrary نیز تضاد کامل را نشان میدهد و زمانی بکار میرود که جمله اول با جمله دوم تضاد کاملا واضحی داشته باشد. اگر بخواهیم ترجمه غیر رسمی برای آن بیابیم میتوانیم آن را به صورت “اتفاقا” ترجمه کنیم.
قیود ربطی بیان کننده اطلاعات بیشتر / Conjunctive adverbs of addition
A. My friend’s father made him to study hard; moreover/furthermore/in addition, he bought his son many books for his study.
(پدر دوست من او را مجبور کرد تا سخت درس بخواند. علاوه بر این، او برای پسرش کتاب های زیادی برای مطالعه او خرید)
B. My math teacher is so kind he took us to playing ground; besides,
bought us chocolate cake and let us enjoy the whole day.
(معلم ریاضی من بسیار مهربان است. او ما را به زمین بازی برد. همچنین، او برای ما کیک شکلاتی خرید و اجازه داد تا از تمام روز لذت ببریم.)
C. Robert is a talented English teacher; in fact, he teaches professionally.
(رابرت معلم با استعداد زبان انگلیسی است. در واقع، او به صورت حرفه ای تدریس میکند.)
- moreover, furthermore و in addition به این معنا هستند که جمله دوم اطلاعات اضافه ای را در رابطه با جمله اول بیان میکند و به مفهوم جمله اول اطلاعاتی را اضافه میکنند
- besides بیشتر برای بیان دلیل دیگری برای وقوع عمل به جمله اول اضافه میکند.
- in fact اطلاعات بیان شده در جمله اول را با تاکید بیان میکند.
قید های ربطی بیان کننده علت یا نتیجه/ Conjunctive adverbs of cause or result
A. I knew no one; therefor/consequently/as a result, I didn’t enjoy the party.
(من کسی را نمیشناختم. به همین دلیل/در نتیجه، از مهمانی لذت نبردم)
B. I wasn’t aware of the rules, hence, the police stopped my car.
(من از قوانین با خبر نبودم، به همین دلیل، پلیس اتومبیل من را متوقف کرد.)
C. Cars are getting expensive everyday; thus, people can not afford them.
(اتومبیل ها هر روز در حال گران شدن هستند. در نتیجه، مردم توانایی خرید آنها را ندارند)
- therefore, consequently و as a result نتیجه جمله واره اول را بیان میکنند.
- hence نیز نتیجه جمله اول را بیان میکند اما لحن رسمی تری دارد.
۳. thus اغلب بیانگر نتیجه گیری منطقی است.
قید های ربطی بیان کننده شرط / Conjunctive adverbs of condition
A. I must not be late for the class; otherwise, my teacher calls my parents.
(من نباید دیر سر کلاس برسم. در غیر اینصورت/وگرنه، معلم من به والدینم زنگ میزند)
B. I must find a job as soon as possible; otherwise, I will lose everything.
(من باید هرچه سریعتر کار پیدا کنم. در غیر اینصورت همه چیز را از دست خواهم داد)
- اگر جمله اول مثبت باشد، otherwise معنای if one does not است. مانند جمله B
- اگر جمله اول منفی باشد، otherwise به معنای if one does است. مانند جمله A
قید های ربطی بیان کننده توالی زمانی /Conjunctive adverbs of time sequence
A. When I arrived home, I ate dinner. Then I went to the bed earlier that usual
B. My father came to see me and we had a very good time. We went to the park for walking. Afterward we played chess and drank coffee
C. Mike and I were very good friends in high school; later we found each other in New York.
- then و afterwards به معنی سپس یا بعد از آن هستند نشان دهنده ترتیب زمانی اتفاقات رخ داده هستند.
- later در اغلب موارد معنی بعد ها میدهد و نشاندهنده گذر زمان بعد از جملات قبلی خود است.
جایگاه و نقطه گذاری قیود شرطی
- به طور کلی چهار ساختار برای جمله هایی که به قید های ربطی بهم متصل میشوند وجود دارد. اگر از قید های ربطی در وسط جمله استفاده کنیم، بعد از جمله اول نقطه ویرگول و بعد از قید ربطی ویرگورل میآید.
.I feel sad these days; however, I try to hide
- قید ربطی را میتوان در آغاز جمله دوم استفاده کرد. در اینصورت اولین جمله با نقطه ختم میشود، جمله دوم با حرف بزرگ شروع میشود و ویرگول پس از قید ضروری است.
I feel sad these days. However, I try to hide it
- قید ربطی را همچنین میتوان در داخل جمله دوم بکار برد. در اینصورت معمولا قبل از فعل اصلی یا فعل کمکی قرار میگیرد و قبل و بعد از قید ربطی ویرگول قرار میگیرد.
I feel sad these days. I, however, try to hide it
- قید ریطی را میتوان در آخر جمله دوم آورد و قبل از آن ویرگول گذاشت.
I feel sad these days. I try to hide it, however
- Then, afterwards و later on معمولا بین دو جمله یا در ابتدای جمله دوم میآیند و بعد از آنها معمولا ویرگول استفاده نمیشود.
این بخش از گرامر زبان انگلیسی هم به پایان رسید امیدواریم مفید واقع شده باشد.