افعال کمکی مُدال و ۱۲ کاربرد آنها/ Modal Auxiliaries
تاریخ انتشار:۱۳۹۹-۱۱-۲۶
در زبان انگلیسی، افعال کمکی مُدال برای افزودن معنی به فعل بکار میروند که در مدرسه با آشنا شده اید. افعال کمکی مدال در زبان انگلیسی به صورت زیر هستند.
can may must shall will
could might ought to should would
افعال مدال برای نشان دادن نگرش گوینده به آنچه میگوید بکار میرود.
فهرست مطالب:
- مصلحت
- الزام اخلاقی
- ضرورت: must و have to
- نبودضرورت
- تفاوت must و have to
- تاسف و انتقاد مربوط به گذشته
- نتیجه گیری منطقی در مقابل انتظار
- Could به عنوان پیشنهاد
- احتمالات: Could, May, Might
- احتمالات منفی
- محالات
- میزان قطعیت افعال کمکی مُدال
۱. مصلحت:
.I don’t feel good today. I think I should go to see a doctor
I don’t feel good today. I think I ought to go to see a doctor.
(من امروز احساس خوبی ندارم. فکر میکنم باید به دکتر مراجعه کنم.)
Should we tell her about her mother?
(باید درمورد مادرش به او بگوییم؟)
- افعال کمکی مدال (مدال وربز) should و ought to برای بیان مصلحت بکار میروند. هنگام توصیه کردن، گوینده نظر خود را راجع به اینکه چه کار انجام شود و چه کار نشود بیان میکند. (اما ضرورتی به انجام آن کار نیست.)
- افعال کمکی مدال should و ought to از لحاظ معنایی مانند یکدیگر هستند اما ought to کمتر بکار می رود و در حالت سئوالی و شکل های منفی از آن استفاده نمی شود.
- یادتان باشد فعل، بعد از افعال کمکی مدال همیشه به صورت ساده بکار میرود.
- در نقل قول غیر مستقیم، should تغییر پیدا نمیکند.
She said, “you should have some rest.
She told me that I should have some rest.
۲. الزام اخلاقی:
افعال کمکی مدال should و ought to در الزام های اخلاقی کاربرد دارند. الزام معمولا تعهدی اخلاقی است که به انجام دادن یا ندادن کار درست و نادرست مربوط میشود.
Every person should help his family. (هر شخصی باید به خانواده خود کمک کند)
people should take care of their city. (مردم باید از شهر خود مراقبت کنند)
۳. ضرورت در افعال کمکی مُدال: must و have to
You must be on time. (تو باید سر وقت باشی)
you have to pay his money back. (تو مجبور هستی پول او را پس بدهی)
I had to change my car. (من مجبور بودم اتومبیل خود را عوض کنم)
۴. نبود ضرورت در افعال کمکی مُدال:
I don’t have to visit my brother every week. (من مجبور نیستم که هر هفته به برادرم سر بزنم)
She doesn’t have to work 24 hours a day. (او مجبور نیست که ۲۴ ساعت شبانه روز کار کند)
- فعل must برای ضرورت بکار می رود و حتما باید انجام شود.
- افعال کمکی مُدال have to نیز برای ضرورت و اجبار بکار می رود اما معمولا در قالب فعل کمکی استفاده نمی شود زیرا طبق زمان و فاعل شکل آن عوض می شود مانند:
She has to…
I have to…
he had to…
۵. تفاوت افعال کمکی مُدال (مدال وربز): must و have to
افعال کمکی مُدال must و have to از نظر معنا در ضرورت کار تقریبا مشابه یکدیگر هستند. اما don’t have to هنگامی که عدم ضروریت در انجام کاری بیان شود از آن استفاده میشود. در واقع don’t have to برای انجام دهنده کار، روی حق انتخاب انجام یا عدم انجام آن کار تمرکز دارد.
دقت کنید که این دو افعال کمکی مُدال را با should و ought to اشتباه نگیرید.
shouldn’t به این معنی است که انجام دادن کاری درست نیست یا اینکه انجام دادن آن کار نادرست است. اما don’t have to/doesn’t have to یعنی انجام دادن کاری ضروری نیست.
You shouldn’t eat that food. (برای شما خوب نیست که آن غذا را بخورید.)
You don’t have to eat that food. (شما مجبور به خوردن آن غذا نیستید)
- برای بیان عدم ضرورت از دو افعال کمکی مُدال don’t/doesn’t have to و برای بیان ضرورت از must و have to استفاده میشود.
- برای بیان ممنوعیت به خصوص ممنوعیت های قانونی از افعال کمکی مُدال must not استفاده میشود.
- برای بیان ضرورت در گذشته از had to استفاده میشود نه must.
You must not eat or drink in museum. (شما نباید در موزه چیزی بخورید یا بیاشامید)
I had to obey their rules when I was in China. درست
I must obey their rules when I was in China. نادرست
(هنگامی که در کشور چین بودم باید از قوانین آنها اطاعت میکردم)
۶. تاسف و انتقاد مربوط به گذشته با مدال وربز:
- I’m on a wrong way. I think I should have turned right.
I’m on a wrong way. I think I ought to have turned right.
(من در راه اشتباهی هستم. فکر میکنم باید به سمت راست میپیچیدم) - Oh! it’s late. You should have been to work at 5:30
Oh! it’s late. You ought to have been to work at 5:30
(اوه! دیر شده است. تو باید ساعت ۵:۳۰ سر کار بودی) - I have stomach ache. I shouldn’t have eaten that expired milk.
(من دل درد دارد. نباید آن شیر منقضی شده را میخوردم)
- اسم مفعول + have + should/ought to برای ابراز تاسف در زمان گذشته یا انتقاد کردن از کار های مربوط به زمان گذشته بکار میرود. از این ساختار زمانی استفاده میکنیم که کسی کار اشتباهی انجام داده و خلاف آن کاری که انجام گرفته را به او بگوییم.
I should have left earlier (but I didn’t) من باید زودتر حرکت میکردم (اما نکردم))
- منظور از اسم فعل در ساختار بالا همان past participle یا شکل سوم فعل است.
۷. نتیجه گیری منطقی در مقابل انتظار مدال وربز
نتیجه گیری منطقی: must
- Mike’s phone is off. He must be asleep. (تلفن مایک خاموش است. او حتما خواب است (او باید خواب باشد))
- Lee’s wife isn’t at home. He must be cooking by himself.
(همسر لی در خانه نیست. او (لی) حتما خودش در حال آشپزی است) - I don’t know why she hasn’t arrived yet. She must have decided to walk.
(نمیدانم چرا او هنوز نرسیده است. حتما تصمیم گرفته است که قدم بزنند) - I called her several times. But her line was busy. She must have been talking to her mother on the phone.
(من چندین بار سعی کردم به او زنگ بزنم. اما خط او مشغول بود. او حتما در حال صحبت با مادرش پشت تلفن بود)
انتظار: should
E. Her home isn’t far away. She should arrive here soon.
(خانه او دور نیست. او باید به زودی برسد)
F. I don’t see Robert. He should have gotten here by now.
(رابرت را نمیبینم. او تا الان باید میرسید)
G. I told him to wear something nice. He should be buying new clothes.
(به او گفتم لباس مناسبی بپوشد. او حتما در حال خرید لباس های جدید است)
- Must معمولا حتمیت بیشتری نسبت به should که صرفا یک انتظار را بیان میکند دارد.
My kyes should be on the shelf. (I usually put them there.)
(کلید های من باید روی طاقچه باشد. (معمولا آنها را آنجا میگذارم))
My keys must be on the shelf (I always put them there.)
(کلید های من حتما روی طاقچه است (همیشه آنها را آنجا میگذارم)
- برای حدس های منطقی یا انتظارات درمورد حادثه ای که در حال استمرار باشد غالبا از be + present perfect (verb + ing) + should/must استفاده میشود.
(مثال B و G) - برای نتیجه گیری منطقی یا انتظار یک رویداد گذشته از must/should/ought to + have + past participle استفاده میشود. (مثالC و F)
۸. Could به عنوان پیشنهاد
. could + verb برای ارائه پیشنهاد درمورد زمان حال یا آینده بکار میرود.
A: I’m really bored. (حوصله ام سر رفته است)
B: well we could go for walking. (خب میتوانیم برویم قدم بزنیم.)
۹. احتمالات: Could, May, Might
زمان حال و آینده افعال کمکی مُدال
- That man may know where the central park is. Let’s ask him.
(آن مرد شاید بداند که پارک مرکزی کجاست. بریم از او بپرسیم) - The central park might/could be on the left side. I’m not sure.
(پارک مرکزی میتواند در سمت چپ باشد. مطمئن نیستم) - He doesn’t pick up the phone. he might be/may be/could be sleeping.
(او تلفن را بر نمیدارد. شاید خوابیده است. (در حال خواب است)
زمان گذشته افعال کمکی مُدال
D. She is not here yet. She might have gotten/may have gotten/could have gotten lost. (او هنوز اینجا نیست. شاید گم شده است)
E. His line was busy. He may have been/might have been/ could have been talking to his mother.
(خط او مشغول بود. شاید با مادرش در حال صحبت بوده)
F. That electric shock could have killed you.
(آن شوک الکتریکی میتوانست تو را بکشد)
- افعال کمکی مدال may , might , could همگی به وجود امکان و احتمال اشاره میکنند. یعنی، اینکه کاری دارد اتفاق میافتد یا اتفاق خواهد افتاد. در بعضی مواقع، هر سه این افعال را میتوان بجای هم بکار برد.
- فعل + may/might/could را میتوان برای سخن گفتن درمورد احتمالاتی که مربوط به زمان حال یا آینده هستند بکار برد. (مثال A)
- may/might/could + be + present participle (verb + ing) برای صحبت درمورد عملی است که در زمان صحبت درمورد آن استمرار دارد و در حال انجام است. (مثال C)
- (اسم مفعول) may/might/could + have + past participleبرای صحبت درمورد احتمالات مربوط به گذشته است. یعنی اتفاقی رخ داده اما نمیتوان مطمئن بود (مثال D)
- may/might/could + be + present participle (verb + ing) را میتوان برای احتمالاتی نیز بکار برد که رخ ندادند اما میتوانست رخ بدهد (مثال F)
- (اسم مفعول) may/might/could + have + been + past participleرا میتوان برای صحبت از یک رویداد که در زمان گذشته در حال استمرار بوده و به طول انجامیده است، بکار برد. (مثال E)
۱۰. احتمالات منفی افعال کمکی مدال:
زمان حال و آینده در افعال کمکی مُدال
- You may not get a good score, but you will pass the test.
(شما شاید نمره خوبی نگیرید، اما امتحان را قبول میشوید) - He might not be sleeping. Why don’t you call him.
(او شاید خواب نباشد. چرا به او زنگ نمیزنید)
زمان گذشته افعال کمکی مُدال
C. The teacher may/might not have written your name correctly. Ask him.
(معلم شاید اسم شما را به درستی ننوشته باشد. از او بپرسید.)
D. He may not have been feeling well during the party.
(او شاید در طول مهمانی احساس خوبی نداشته)
- از ساختار فعل + may/might + not برای صحبت درمورد کاری که در آینده یا حال احتمال دارد رخ ندهد استفاده میکنیم. (مثال A)
- از may/might + not + be + present participle (verb + ing)استفاده میکنیم تا بگوییم احتمالا کار مورد نظر در زمان صحبت درمورد آن، در حال وقوع نیست. (مثال B)
- از (اسم مفعول) may/might + not + have + past participleبرای استفاده میکنیم تا بگوییم امکان دارد، کاری در گذشته اتفاق نیفتاده باشد. (مثال C)
- از may/might + not + have been + present participle (verb + ing) استفاده میکنیم تا بگوییم کاری که در زمان گذشته در حال استمرار بوده و به طول انجامیده احتمال دارد اتفاق نیفتاده باشد. (مثال D)
۱۱. محالات افعال کمکی مدال:
زمان حال
A. He can’t/couldn’t be mike. Mike is not fat.
(او نمیتواند مایک باشد. مایک چاق نیست)
B. He can’t/couldn’t be sleeping right now. It’s too early.
(او نمیتواند (امکان ندارد) الان خواب باشد. خیلی زود است)
زمان گذشته
C. Joe can’t/couldn’t have told him the secret. He doesn’t know English.
(جو نمیتواند این راز را به او گفته باشد. او انگلیسی بلد نیست)
D. He can’t/couldn’t have been eating fast foods. He was on a diet.
(او نمیتواند در حال خورد فستفود بوده باشد. او رژیم بود)
- فعل + can/could + not برای بیان این نکته است که بگوییم امکان ندارد کاری در زمان حال رخ داده باشد. (مثال A)
- از can/could + not + be + present participle (verb + ing) برای این استفاده میکنیم که بگوییم کاری که درمورد آن صحبت میکنیم و در حال استمرار و به طول انجامیدن است، امکان ندارد که در حال رخ دادن باشد. (مثال B)
- از (اسم مفعول) can/could + not + have + past participleبرای این استفاده میشود که بگوییم برای کاری در گذشته امکان اتفاق افتادن نداشته. (مثال C)
- از can/could + not + have been + present participle (verb + ing) استفاده میکنیم تا بگوییم کاری در زمان گذشته که در حال استمرار بوده و به طول انجامیده است. امکان اتفاق افتادن نداشته. (مثال D)
۱۲. میزان قطعیت افعال کمکی مُدال
زمان حال
منفی مثبت قطعیت
- ۱۰۰% sure Mike is sad Mike isn’t sad
- ۹۹% sure xxxxxxxxxxx Mike can’t be sad
- ۹۵% sure Mike must be sad Mike must not be sad
- ۵۰% sure Mike may be sad Mike may not be sad
Mike might be sad Mike might not be sad
Mike could be sad Mike could not be sad
زمان گذشته افعال کمکی مُدال
منفی مثبت قطعیت
- ۱۰۰% sure Mike was sad Mike wasn’t sad
- ۹۹% sure xxxxxxxxxxx Mike couldn’t have been sad
- ۹۵% sure Mike must have been sad Mike must not have been sad
- ۵۰% sure Mike may have been sad Mike may not have been sad
Mike might have been sad Mike might not have been sad
Mike could have been sad Mike could not have been sad
- در جمله A گوینده کاملا از گفته خود مطمئن است. او دارد یک واقعیت را بیان میکند.
- در جمله B گوینده احتمالی را که نزدیک به یقین است بیان میکند.
- در جمله C گوینده یک نتیجه گیری منطقی را بیان میکند.
- در جمله D گوینده، یک احتمال را که از آن مطمئن نیست بیان میکند.
این بخش هم به پایان رسید امیدوارم مطالب مورد پسندتان واقع شده باشد. همانطور که متوجه شدید افعال کمکی مدال بسیار زیادند و بخاط سپردن آن ها مشکل است. حالا با این وجود چطور می توانیم آن ها را به راحتی بخاطر بسئاریم؟ جواب سوال شما در بخش دیگری از سایت ما با عنوان راز یادگیری زبان انگلیسی پیدا کنید